به گزارش «راهبرد معاصر»؛ نگرانیهای اسرائیل چه در غربآسیا و شکست در عادیسازی روابط با کشورهای عربی و نیل به هدف عادیانگاری مسئله اشغال فلسطین و چه در داخل فلسطین و اقدامات حماس برای تقویت قدرت سیاسی خود در کرانه باختری و کنترل مراکز قدرت در تشکیلات خودگردان رو افزایش رفته است. نگرانیهایی که روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارانوت هم اخیرا بدان پرداخته است. به طور قطع نگرانیهای رژیم اشغالگر قدس بیراه نیست چرا که به خیال خام خود تشکیلاتی تحت امر اسرائیل و سازشگر از جانب فلسطینیها بدون هیچگونه خطر در دست داشتند، اما فساد حاکم بر تشکیلات خودگردان و توسل مدام محمود عباس به سازشکاری، به افول فزآینده جایگاه وی و جناح مطبوعش در میان فلسطینیها منتهی شده، امری که بر دامنه نفوذ حماس در این منطقه به نحو چشمگیری افزوده است.
حالا کهولت سن محمود عباس و بیماری وی به بحرانی برای صهیونیستها نسبت به آینده کرانه باختری تبدیل شده است؛ روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارانوت نوشته است تلاشهای نگران کننده حماس برای نفوذ در کرانه باختری در حالی است که تلآویو خود را برای دوران پس از ریاست «محمود عباس» بر تشکیلات خودگردان و نزاع میان رهبران جنبش فتح برای رسیدن به جانشینی محمود عباس آماده کرده است. در همین خصوص «راهبرد معاصر» با «هادی سیدافقهی» تحلیلگر مسائل غرب آسیا مصاحبهای داشته که در ادامه آن میخوانید.
حماس در داخل فلسطین اشغالی و در جنگ ۱۲ روزه که معروف به سیفالقدس شد به همراهی سازمان جهاد اسلامی کارکردند. الان هم سازمان جهاداسلامی را میبینیم که مرزهای شیخ جراح که در مناطق قدس قرار دارد مراقبت میکند. حماس بیشتر به دنبال فعالیت سیاسی رفته و در خط مبارزه جهادی، جهاد اسلامی اقداماتی را میدهد. حتی در اعتصاب غذای اسرایی که در زندانهای رژیمصهیونیستی هستند بیشتر همان نیروهای جهاد اسلامی هستند که اقدام به اعتصاب غذا میکنند.
امروز آقای خالد مشعل که هنوز متاسفانه عضو برجسته حماس است به ما پرخاش میکند اما درست است آقای اسمائیل هنیه برخوردهای دیپلماتیکی دارد و برای رهبر به مناسبت سالگرد انقلاب اسلامی تبریک میفرستد، اینها مفهوم است و ما میفهمیم. اما در خط مبارزاتی به نظر من جهاد اسلامی خیلی جلوتر از حماس است با اینکه حماس یک سازمان وسیعتر و با امکانات بیشتر است. ولی در این جنگ سیفالقدس جهاد اسلامی واقعا سنگ تمام گذاشت، حال حماس هم بود. اما حماس اکنون بیشتر به دنبال مسائل سیاسی است و در درون خود هم از مشکلات عدیدهای رنج میبرد. مثلا همین مسئله اظهارنظر خالد مشعل بر جایگاه حماس تاثیر میگذارد، اما برخوردی با وی نمیکنند؛ آقای خالد مشعل مدتی از خط مبارزاتی و جهادی دور شده ولیکن به هر جهت به عنوان کسی که عضویت قدیمی در حماس دارد سعی کردهاند او را حفظ کنند اما اظهارات ایشان شان حماس را پایین میآورد.
با این حال تلاش بر این است که در داخل کرانه غربی عدهای از جوانان مسلح شده و سرکوب نشوند و اجازه بدهند که این جوانان چه در حماس و چه در جهاداسلامی بتوانند به سلطه خودکامه آقای محمود عباس فشار بیاورند که اینقدر با رژیمصهیونیستی همسو نباشد.
متاسفانه تشکیلات خودگردان به جای کمک به جوانان جهادی که به نفع خودشان هم هست جوانان جهادی را سرکوب میکنند، هنوز دولت خودگردان آقای محمود عباس خود را ملزم به توافقنامه امنیتی بین رژیمصهیونیستی و سلطه خودگردان میداند. حماس به دنبال شکستن این سلطه خودکامه است و همین امر بر جایگاه حماس و تشکیلات خودگردان اثر میگذارد.
مسئله دیگر هم نشست پارلمانی مجلس مدنی است که در آینده سیاسی مجلس فلسطین و جایگاه سیاسی این مجلس تاثیرگذار است؛ این مجلس را هم حماس و هم جهاد اسلامی تحریم کرد چرا که مدیریت این جلسه کاملا با آقای محمود عباس بود لذا پیشاپیش میدانیم که نتایج این اجلاس چه خواهد بود؟ قطعا آنها در تلاش هستند که هم حماس و هم جهاداسلامی را منزوی کنند.
لذا اینجا باید تلاش کنند گرچه چندین بار هم این تلاشها صورت گرفته که بین این صفوف فلسطینی هم مقاومت مسلحانه و هم سلطهسیاسی خودگردان آشتی بدهند و آنها را به هم نزدیک کنند اما با سنگاندازیهای محمود عباس متاسفانه تمام این تلاشها و فعالیتها بیثمر باقی مانده و سالیان سال است که اسرائیل از این نقاط ضعف در بین جریانهای فلسطینی چه آنها که جهاد سیاسی و چه آنها که جهاد مقاومتی دارند، استفاده میکند.
این مربوط به خیلی وقت است، آقای محمود عباس ظاهرا بیماری صعبالعلاجی هم دارد. اماراتیها در صدد سرمایه گذاری روی آقای محمد دهلان هستند، یعنی خواستند یک تیر و دو نشان بزنند که هم محمد دهلان را برای جانشینی آقای محمود عباس آماده کنند و هم رابطه خودشان را که در حال عادیسازی جدی و وسیع با رژیمصهیونیستی است، حفظ کنند. بنابراین اماراتیها روی محمد دهلان سرمایهگذاری میکنند که وی را بر سرکار بیاورند که کنترلش هم دست اماراتیها و هم اسرائیلیها باشد. محمد دهلان محافظه کاریهای محمود عباس را هم ندارد.
این قوی ترین آلترناتیوی است که برخی از کشورها خصوصا در خلیج فارس و در واقع امارت و عربستان دارند و نظرشان بر آقای دهلان برای ریاست تشکیلات خودگردان فلسطین است. محمد دهلان هم یک شخصیت جوان است و هم در واقع ژست سیاسی دارد؛ حداقل آقای محمود عباس در ظاهر گاهی اوقات مخالفتهایی با اسرائیل میکرد اما محمد دهلان نه بنیه و نه جراتش را دارد که موضعگیریهای که آقای محمود عباس در ضدیت با رژیم اشغالگر قدس میگرفت را بگیرد. وی رفقای دیگری هم در همان تشکیلات خودگردان دارد. هرچند شخصیتهای دیگری هستند که هم از آقای دهلان قویتر هستند و هم سابقهشان بیشتر است، مقبولیت محمد دهلان کمتر است ولی زور پول محمد دهلان متاسفانه بر توانمندیهای افراد دیگر میچربد. من تصورم این است که نفوذ پول شیخنشینان منطقه و نفوذ رژیمصهیونیستی اجازه نمیدهد که یک شخصیت انقلابی و جهادی بخواهد جای محمود عباس را بگیرد.